بر اساس آنچه از مذاكرات ۵+۱ با رژيم در ژنو در رسانه هاي بين المللي منتشر شده و نيز اظهارات اوباما و جان كري وزير خارجه آمريكا و ... رژيم توافقنامه زهر خوري اتمي را پذيرفته است. يعني به زبان ساده از «حق مسلم» كه مي گفت به هيچ قيمتي حاضر نيست از آن كوتاه بيايد به نحوي ذلت بار كوتاه آمده و عقب نشيني كرده است.
به گزارش خبرگزاري حكومتي ايسنا : «بر اساس توافقنامه منشرشده از سوی گروه ۵+۱، ایران در مقابل متعهد شده که غنیسازی بالاتر از ۵ درصد را متوقف کند و ارتباطات فنی لازم برای غنیسازی بالای ۵ درصد را برچیند.
از سوی دیگر ایران تعهد کرده است که همه ذخایر اورانیوم غنی شده تا نزدیکی ۲۰ درصد خود را پیش از به پایان رسیدن فاز اولیه به زیر ۵ درصد تضعیف کند و یا به شکلی تبدیل کند که برای غنیسازی بیشتر مناسب نیست.
گذشته از این٬ ایران باید ذخایر اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده خود را که نزدیک به ۲۰۰ کیلوگرم است٬ در شش ماه آینده با تبدیل آنها به میلههای سوختی٬ خنثی کند تا در پایان شش ماه این ذخایر که میتواند به سادگی برای تولید بمب هستهای مورد استفاده قرار گیرد٬ به صفر برسد. هرگونه بهرهبرداری از رآکتور آبسنگین اراک هم بر اساس این توافق برای ایران ممنوع خواهد شد.»
بنابر اين چيزي به نام «حق غني سازي» كه در قرارداد آن پي تي هم وجود ندارد براي رژيم به رسميت شناخته نشده و رژيم به عبور از مرز سرخي كه داشت تن داده است و و بايستي منتظر پس لرزه هاي آن در درون رژيم بود.
اين را از هم اكنون مي توان حدس زد و قابل پيش بيني است اما با بازگشت تيم مذاكره كننده رژيم
است كه اوج مي گيرد و اگر دفعه پيش يك تماس تلفني و يك ملاقات ظريف را كمري كرد اين بار او را چه خواهد كرد؟!
چانه زني ها وجار و جنجال و نمي خوريم , نخورديم , مي خوريم , خورديم گفتن هاي ظريف و عراقچي و نعل وارونه زدنهاي ايادي رژيم در فضاي مجازي نمي تواند حقايق را بپوشاند.
اين حقايق عبارتند از اينكه:
اولا, تحريمها و بحرانهاي اجتماعي , اقتصادي و بين المللي رژيم را احاطه كرده بود و هدفش شل كردن و برداشتن تحريمها بود كه به اين هدف نرسيده است. تحريمهاي نفتي و بانكي ادامه دارد و مي توان گفت رژيم در اين زمينه مقداري «قاقا لي لي » گرفته و شكست خورده است.
كيهان شريعتمداري در باره عقب نشيني ذلت بار ژنو مي نويسد:
"لفظ مبهم توافق لفظ غلط اندازی است زيرا می توان با طيفی از توافق ها، از مطلوب و ايده آل تا متوسط و زيانبار مواجه بود."
دلال و پادو رژيم هوشنگ امير احمدي مي نويسد:
هدف اوباما گرفتن یک معامله از ایران است که بر اساس آن ابتدا ایران از اورانیوم غنی شده با غلظت بالا محروم شود، توسعهی برنامهی هستهای آن کُند گردد، و با افزایش دسترسی آژانس انرژی اتمی به مراکز هسته ای و دانشمندان ایران، به اطلاعات زیاد تر، تازه تر و موثق تری دست پیدا کند.
به علاوه، ایشان می خواهد به این اهداف نائل آید بدون این که در ماهیت تحریمها علیه ایران تغییری ایجاد شود. اوباما و کری این حرف که در رژیم تحریم ها تغییری اتفاق نخواهد افتاد را بار ها تکرار کرده اند. به گفته کری، پیشنهاد کاهش تحریم ها شامل کمتر از 5 درصد کل تحریم ها علیه ایران می شود.
به نظرم معامله ای که اوباما از ایران میخواهد مثل "عوض کردن دُرّ غلتان با خروس قندی" است. حتی چنین معامله ای را هم اوباما می خواهد که قابل برگشت باشد!
این طور به نظر می رسد که دولت اوباما ممکن است حساب و کتاب غلط و در واقع خطرناکی کرده باشد. آمریکا زیرکی طرف ایرانی را دست کم گرفته است و در مقابل خود را خیلی حیلهگر فرض میکند. در واقع بعد از شکست مذاکرات، جان کری گفت که امریکا "کور نیست و احمق هم نیست".
دوما, عليرغم شكافهايي كه اين توافقنامه موقت دارد كه راه براي فريبكاريهاي رژيم باز گذاشته است.
زيرا اشاره روشني به بازرسي از سايت هاي مخفي رژيم نشده است. از طرفي يك فرصت نفس كشيدن به رژيم داده است. امّا تا همينجا رژيم به طرزي ذليلانه و خفت بار «گام عقب نشينی اتمی را برداشت» و بسان در هم شكستن «طلسم ولي فقيه» طلسم «حق مسلم» در هم شكست. اين عقب نشيني «نرمش قهرمانانه» خامنه اي را براي پاسداران و بسيجي ها ترجمه و موقعيت او را به شدت تضعيف و در درون ساختار رژيم تاثيرات و عوارض و عواقبي دارد كه از واكنش رسانه هاي رژيم بخوبي قابل فهم و قابل رويت است و از اين پس نيز بيشتر خواهد بود.تضادهاي دروني رژيم و جنگ گرگها در درون باند خامنه راي را افزايش و شديد خواهد كرد.همچنين زمينه تعرض اجتماعي به رژيم را فراهم خواهد كرد.
اينكه «سنگ پاي ظريف» و شيخ فريدون به دروغپردازي در باره اين عقب نشيني ذلت بار پرادخته اند براي خنثي كردن حملات باندهاي رقيب است .«به گزارش خبرگزاري فارس »حسن روحاني در يك نشست خبري گفته اند: حق غني سازي در ایران به صورت سابق ادامه خواهد یافت/ راه طولانی برای اعتمادسازی کامل در پیش است.»
سوما, چه كسي اين عقب نشيتي و مراسم زهر خوران را براي رژيم تدارك ديد و رژيم را وادار به عقب نشيني كرد؟
آنكس كه پروژه اتمي رژيم و فعاليتهاي اتمي اش را افشا و پيوسته به اين افشاگري ادامه داد و او را در تله اتمي گير انداخت . كسي جز مجاهدين و شوراي ملي مقاومت ايران نبود.
پس نخستين كسي كه از عقب نشيني و زهر خوري رژيم استقبال شايان مي كند همين نيروست كه محصول زحمات خود را مي چيند و از شيريني اش لذت مي برد.
نيرويي كه ميدانست رژيم با دست يابي به بمب اتم ميخواهد بقاي خود را تضمين كند و اين نخستين زيان كننده اش مردم ايران خواهند بود و ماجراجويي هاي رژيم منطقه را به جنگ و آشوب مي كشد. به رغم سياست مماشات و باج دهي به اين رژيم كه تماماً از كيسه مردم ايران و مقاومت ايران بود همين نيرو حاضر بود هر قيمت و بهايي را بدهد اما مانند ريختن زهر آتش بس در جنگ ايران و عراق به حلقوم خميني و رژيمش زهر اتمي را هم به حلقوم خامنه اي و رژيمش بريزد.
چشم پوشي و بي عملي و سكوت و وارونه گويي در رابطه با قتل عام در اشرف و گروگانهاي قتل عام اشرف كه گروگان مذاكرات آمريكا با رژيم نيز هستند و اعتصاب غذاي كه بيش از دو ماه است در عراق و آلمان و لندن و اتاوا و استراليا و ... ادامه دارد اين بهاي سنگين را نشان ميدهد.
پس آنكس كه شايسته تبريك است همين نيرو و ملتي است كه اين نيرو برايش مبارزه و جانفشاني مي كند.
لطفاً ايادي رژيم دهان ياوه گويتان را ببنديد. آفتاب حقيقت بسيار بلند و درخشان است.