به دادمان برسيد٬ قرار است ٣۹ نفر را در عادل آباد اعدام کنند!



به دادمان برسيد٬ قرار است ٣۹ نفر را در عادل آباد اعدام کنند!


نامه اي با بغض و وحشت براي هيئت پارلمان اروپا

الان روبرويم پسر جواني به اسم نعمت پراکنده نشسته که از وقتي شنيده فردا چهارشنبه اعدامش ميکنند٬ ديگر لال شده و نميتواند حرف بزند. او در يک گوشه چمباتمه زده و زل زده به ما و هيچ نميگويد. بعضي وقتها فکر ميکنم دارم يک فيلم ترسناک مي بينم. ولي نه نعمت واقعي است و از وحشت لال و کر شده و مثل مرده ها بمن نگاه ميکند. امروز مسئولين زندان يک کاغذ در دستشان بود و ميگفتند اسم ٣۹ نفر را نوشته اند٬ ميگويند همين روزها اين ٣۹ نفر را اعدام ميکنيم. آيا از پشت اين ديوار و در سالنهاي ديدارهاي رسمي که با مقامات داريد٬ اين صدا را ميتوانيد بشنويد٬ من نميخواهم اعدام شوم٬ من از مرگ وحشت دارم٬ من نميخواهم اسمم در اين ليست سياه قرار بگيرد٬ من نميدانم به کجا متوسل شوم٬ ميخواهم زنده بمانم٬ آيا شما نميتوانيد کاري بکنيد؟
خانمها و آقايان محترم. من از زندان مخوف عادل آباد شيراز با شما حرف ميزنم.
از روز شنبه يعني سه روز پيش در اين زندان مخفيانه و يواشکي ٣ نفر را اعدام کردند. يکي از آنها زن و بچه داشت. من اسم دو نفر را که جوان بودند٬ ميدانم مهران تالي و يدالله شراري هر دو جوان بودند. من شنيده ام که فردا يعني چهارشنبه قرار است اينجا دسته جمعي اعدام کنند. من شنيدم اسم ٣۹ نفر را نوشته اند که بزودي اعدام ميکنند٬ اي واي آيا اسم من هم در بين اين ٣۹ نفر هست؟
مرگ بسيار تلخ است٬ مرگي بدين بي حرمتي و دردناک و از قبل خبرداده شده بسيار وحشتناک است. من مطمئن هستم اگر بمن بگويند اسم منهم در اين ليست ٣۹ نفره هست٬ در جا ميخکوب خواهم شد و سلولهايم همه يخ خواهند زد. به کجا متوسل شوم.
شايد شما هم فرزندي داريد و شايد ميتوانيد فقط يک ثانيه حال مادران و پدران ما را تصور کنيد و حال خودمان را؟؟؟
به شما ميگويم لطفا در مورد اين همه اعدام در زندان ما حرفي بزنيد فقط در زندان عادل آباد اعلا م کرده اند که ٣۹ نفر را همين هفته و همين روزها خواهند کشت٬ آيا اسم من هم در اين ليست هست؟؟؟
اي داد و بيداد!
امضا محفوظ


کميته بين المللي عليه اعدام
سه شنبه ۱۷ دسامبر

Following order by Spanish Court against Maliki’s Security Advisor for massacre and abductions in Camp Ashraf, Mrs Rajavi urges residents of Camp Liberty and Iranians worldwide to end their hunger strike

طلوع آفتاب: دولت تدبیر و اعتدالِ روحانی : رکورد دار اعدام!

طلوع آفتاب: دولت تدبیر و اعتدالِ روحانی : رکورد دار اعدام!: بنا به گفته خبرگزاری هرانا،  سپیده دم روز پنج شنبه ۳۰ آبان ماه ۱۳۹۲ حکم اعدام ۶ نفر در زندان مرکزی یزد اجرا گردید. بر اساس آمار، ر...

عظما دودی پارتی! حالا وای وای !

میلیارد‌ها دلار سرمایه مردم ایران در ریخت و پاش اتمی‌ و غنی سازی دود شد و رفت هوا! حالا وای وای
 

رژيم و عقب نشيني ذلت بار از «حق مسلم»


  بر اساس آنچه از مذاكرات ۵+۱ با رژيم در ژنو در رسانه هاي بين المللي منتشر شده و نيز اظهارات اوباما و جان كري وزير خارجه آمريكا و ... رژيم توافقنامه زهر خوري اتمي را پذيرفته است. يعني به زبان ساده از «حق مسلم» كه مي گفت به هيچ قيمتي حاضر نيست از آن كوتاه بيايد به نحوي ذلت بار كوتاه آمده و عقب نشيني كرده است.
به گزارش خبرگزاري حكومتي ايسنا : «بر اساس توافقنامه منشرشده از سوی گروه ۵+۱، ایران در مقابل متعهد شده که غنی‌سازی بالاتر از ۵ درصد را متوقف کند و ارتباطات فنی لازم برای غنی‌سازی بالای ۵ درصد را برچیند. از سوی دیگر ایران تعهد کرده است که همه ذخایر اورانیوم غنی شده تا نزدیکی ۲۰ درصد خود را پیش از به پایان رسیدن فاز اولیه به زیر ۵ درصد تضعیف کند و یا به شکلی تبدیل کند که برای غنی‌سازی بیشتر مناسب نیست. گذشته از این٬ ایران باید ذخایر اورانیوم ۲۰ درصد غنی‌شده خود را که نزدیک به ۲۰۰ کیلوگرم است٬ در شش ماه آینده با تبدیل آنها به میله‌های سوختی٬ خنثی کند تا در پایان شش ماه این ذخایر که می‌تواند به سادگی برای تولید بمب هسته‌ای مورد استفاده قرار گیرد٬ به صفر برسد. هرگونه بهره‌برداری از رآکتور آب‌سنگین اراک هم بر اساس این توافق برای ایران ممنوع خواهد شد.» بنابر اين چيزي به نام «حق غني سازي» كه در قرارداد آن پي تي هم وجود ندارد براي رژيم به رسميت شناخته نشده و رژيم به عبور از مرز سرخي كه داشت تن داده است و و بايستي منتظر پس لرزه هاي آن در درون رژيم بود. اين را از هم اكنون مي توان حدس زد و قابل پيش بيني است اما با بازگشت تيم مذاكره كننده رژيم است كه اوج مي گيرد و اگر دفعه پيش يك تماس تلفني و يك ملاقات ظريف را كمري كرد اين بار او را چه خواهد كرد؟! چانه زني ها وجار و جنجال و نمي خوريم , نخورديم , مي خوريم , خورديم گفتن هاي ظريف و عراقچي و نعل وارونه زدنهاي ايادي رژيم در فضاي مجازي نمي تواند حقايق را بپوشاند. اين حقايق عبارتند از اينكه: اولا, تحريمها و بحرانهاي اجتماعي , اقتصادي و بين المللي رژيم را احاطه كرده بود و هدفش شل كردن و برداشتن تحريمها بود كه به اين هدف نرسيده است. تحريمهاي نفتي و بانكي ادامه دارد و مي توان گفت رژيم در اين زمينه مقداري «قاقا لي لي » گرفته و شكست خورده است. كيهان شريعتمداري در باره عقب نشيني ذلت بار ژنو مي نويسد: "لفظ مبهم توافق لفظ غلط اندازی است زيرا می توان با طيفی از توافق ها، از مطلوب و ايده آل تا متوسط و زيانبار مواجه بود." دلال و پادو رژيم هوشنگ امير احمدي مي نويسد: هدف اوباما گرفتن یک معامله از ایران است که بر اساس آن ابتدا ایران از اورانیوم غنی شده با غلظت بالا محروم شود، توسعه‌ی برنامه‌ی هسته‌ای آن کُند گردد، و با افزایش دسترسی آژانس انرژی اتمی به مراکز هسته ای و دانشمندان ایران، به اطلاعات زیاد تر، تازه تر و موثق تری دست پیدا کند. به علاوه، ایشان می خواهد به این اهداف نائل آید بدون این که در ماهیت تحریم‌ها علیه ایران تغییری ایجاد شود. اوباما و کری این حرف که در رژیم تحریم ها تغییری اتفاق نخواهد افتاد را بار ها تکرار کرده اند. به گفته کری، پیشنهاد کاهش تحریم ها شامل کمتر از 5 درصد کل تحریم ها علیه ایران می شود. به نظرم معامله ای که اوباما از ایران میخواهد مثل "عوض کردن دُرّ غلتان با خروس قندی" است. حتی چنین معامله ای را هم اوباما می خواهد که قابل برگشت باشد! این طور به نظر می رسد که دولت اوباما ممکن است حساب و کتاب غلط و در واقع خطرناکی کرده باشد. آمریکا زیرکی طرف ایرانی را دست کم گرفته است و در مقابل خود را خیلی حیله‌گر فرض می‌کند. در واقع بعد از شکست مذاکرات، جان کری گفت که امریکا "کور نیست و احمق هم نیست". دوما, عليرغم شكافهايي كه اين توافقنامه موقت دارد كه راه براي فريبكاريهاي رژيم باز گذاشته است. زيرا اشاره روشني به بازرسي از سايت هاي مخفي رژيم نشده است. از طرفي يك فرصت نفس كشيدن به رژيم داده است. امّا تا همينجا رژيم به طرزي ذليلانه و خفت بار «گام عقب نشينی اتمی را برداشت» و بسان در هم شكستن «طلسم ولي فقيه» طلسم «حق مسلم» در هم شكست. اين عقب نشيني «نرمش قهرمانانه» خامنه اي را براي پاسداران و بسيجي ها ترجمه و موقعيت او را به شدت تضعيف و در درون ساختار رژيم تاثيرات و عوارض و عواقبي دارد كه از واكنش رسانه هاي رژيم بخوبي قابل فهم و قابل رويت است و از اين پس نيز بيشتر خواهد بود.تضادهاي دروني رژيم و جنگ گرگها در درون باند خامنه راي را افزايش و شديد خواهد كرد.همچنين زمينه تعرض اجتماعي به رژيم را فراهم خواهد كرد. اينكه «سنگ پاي ظريف» و شيخ فريدون به دروغپردازي در باره اين عقب نشيني ذلت بار پرادخته اند براي خنثي كردن حملات باندهاي رقيب است .«به گزارش خبرگزاري فارس »حسن روحاني در يك نشست خبري گفته اند: حق غني سازي در ایران به صورت سابق ادامه خواهد یافت/ راه طولانی برای اعتماد‌سازی کامل در پیش است.»
سوما, چه كسي اين عقب نشيتي و مراسم زهر خوران را براي رژيم تدارك ديد و رژيم را وادار به عقب نشيني كرد؟ آنكس كه پروژه اتمي رژيم و فعاليتهاي اتمي اش را افشا و پيوسته به اين افشاگري ادامه داد و او را در تله اتمي گير انداخت . كسي جز مجاهدين و شوراي ملي مقاومت ايران نبود. پس نخستين كسي كه از عقب نشيني و زهر خوري رژيم استقبال شايان مي كند همين نيروست كه محصول زحمات خود را مي چيند و از شيريني اش لذت مي برد. نيرويي كه ميدانست رژيم با دست يابي به بمب اتم ميخواهد بقاي خود را تضمين كند و اين نخستين زيان كننده اش مردم ايران خواهند بود و ماجراجويي هاي رژيم منطقه را به جنگ و آشوب مي كشد. به رغم سياست مماشات و باج دهي به اين رژيم كه تماماً از كيسه مردم ايران و مقاومت ايران بود همين نيرو حاضر بود هر قيمت و بهايي را بدهد اما مانند ريختن زهر آتش بس در جنگ ايران و عراق به حلقوم خميني و رژيمش زهر اتمي را هم به حلقوم خامنه اي و رژيمش بريزد. چشم پوشي و بي عملي و سكوت و وارونه گويي در رابطه با قتل عام در اشرف و گروگانهاي قتل عام اشرف كه گروگان مذاكرات آمريكا با رژيم نيز هستند و اعتصاب غذاي كه بيش از دو ماه است در عراق و آلمان و لندن و اتاوا و استراليا و ... ادامه دارد اين بهاي سنگين را نشان ميدهد. پس آنكس كه شايسته تبريك است همين نيرو و ملتي است كه اين نيرو برايش مبارزه و جانفشاني مي كند. لطفاً ايادي رژيم دهان ياوه گويتان را ببنديد. آفتاب حقيقت بسيار بلند و درخشان است.

Obama must confront al-Maliki over meddling in Syria




CoalitionForaDemocraticSyria.org | 888 16th St. NW, Suite 800 | (202) 507-6318 | Info@SACouncil.com

Iraqi government has offered both direct and indirect support for the Assad regime
Washington DC 10/28/2013—The Coalition for a Democratic Syria (CDS) calls on President Obama to confront Iraqi Prime Minister Nouri al-Maliki over his support for the Assad regime when Prime Minister Maliki visits the White House on Friday, November 1. Prime Minister Maliki’s government in Baghdad has offered both direct and indirect support for the Assad regime’s war against the Syrian people.
The CDS calls on President Obama to use all of America’s diplomatic and economic leverage to force the Iraqi government to stop its support for the criminal Assad regime and its Iranian sponsor.  The scheduled meeting is intended to focus on a US-Iraq Strategic Framework agreement that will govern relations between the two countries, as well as “regional issues.”
Syrian American activists will join other pro-democracy activists to protest Prime Minister Maliki’s White House visit. CDS calls on all supporters of freedom and democracy to join with these activists to make sure the President and Mr. Maliki hear their message.
Iraq has a well-documented history of permitting Iranian arms shipments bound for Syria to pass through its airspace, as well as other collusion with the Islamic Republic. In recent months, the Baghdad government has tacitly permitted sectarian brigades to be recruited and trained in Iraq, for eventual combat deployment in Syria.
Continuing this increasing involvement in Syria on the side of the Assad regime and Iran, Iraqi army troops recently clashed with Free Syrian Army brigades at the al-Yarubiya border crossing. In its statement on the issue, the Syrian Coalition called the Iraqi government’s attack on FSA forces “a considerable mistake and a blatant and unprecedented interference in Syrian affairs.”

“President Obama and the international community must make it clear to Prime Minister Maliki that he cannot continue to meddle in Syria’s internal affairs. He must further insist that Mr. Maliki order all Iraqi militias withdrawn from Syria, take steps to prevent future militia deployments to Syria, and stop allowing Iranian resupply planes from flying through Iraqi airspace,” said Mohammed Alaa Ghanem Director of Government Relations for the Syrian American Council. “While the international community may hesitate to take more assertive action, using diplomatic and economic leverage on Iraq seems to be an obvious step to take to undermine the Assad regime.”

دل نوشته ایی از مهوش علاسوندی مادر دو شهید







  آیا این عمل جنایتکارانه ، کشتار در اشرف ، با انسان کشی نازی ها در اردوگاه های مرگ تفاوتی دارد ! ؟ 

 

 اعتصاب آخرين و مظلومانه ترين سلاح آدمی است که بهش ظلم شده و می خواد صداشو به گوش    بقيه انسانهای روی زمین برسونه . 
 باید این کارزار شکوهمند انسانی را به شکل گسترده ای در جهان انعکاس داد 
  باید به این مبارزه تا آزادی گروگان ها و امنیت کامل انسانهای ساکن در لیبرتی 
  و انتقال آنها به کشورهایی امن و دور از هرگونه تعرضی ادامه داد .
  باید رژیم جمهوری جنایت پیشه اسلامی حاکم بر ایران و اعمال وحشیانه و ضد بشری آن را  چنان    در چشم جهانیان به نمایش در آورد که دیگر دنیا تاب تحمل اینگونه جنایات را نداشته و در مقابل آن    بایستد .
  امروز جمعه 13 سپتامبر 2013 به منظور اعلام همبستگی و حمایت با دوستانی که 
  در مقابل سفارت آمریکا در شهر اوتاوا پایتخت کشور کانادا در حمایت از ساکنان معترض لیبرتی و       جنایات صورت گرفته در اشرف دست به اعتصاب غذا زده اند ، عازم آنجا شدیم . 
  از ساعت 5 بامداد آماده شده و ساعت 6 به اتفاق آقای یوسف اکرمی کارگردان و فیلمساز و آقای    علی بهروزیان از فعالین سیاسی علیه رژیم ، حرکت خود را آغاز کردیم . حدود 5 الی 6 ساعت باید 

  رانندگی کرد تا به اوتاوا نزدیکترین محل اعتراضی اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران که 
  دراعتصاب غذا بودند برسیم . 
 

 هوای کانادا غیر قابل پیش بینی است .  دو روز پیش چهارشنبه که در مرکز شهر تورنتو بر علیه  
اعدام ها در اشرف و ترور هوطن بهایی مان آقای رضوانی (در بندر عباس )، حضور اعتراضی برگزار  کرده بودیم هوای تورنتو در زیر تیغ آفتاب و گرما و شرجی به حدود 38 الی 40 درجه سانتیگراد می  رسید . امروز وقتی به اوتاوا رسیدیم هوا بسیار سرد شده بود و هنگام برگشت ما ، به کمتر از 5  درجه سانتیگراد رسید ، که این تغییرات ناگهانی آب و هوا باعث سرما خوردگی اکثر دوستان اعتصابی ما شده بود و یوسف و علی از همراهان ما هم به این بیماری گرفتار شدند و البته ما هم کمی مبتلا شدیم .
 وقتی در اتاوا به جمع دوستان اعتصابی در مقابل سفارت آمریکا رسیدیم ، با چهره ای 
 باز به استقبال ما آمدند . اولین نکته ای که در آغاز دیدار ذهن ما را متوجه خود کرد ، عزم استوار اعضا و هواداران و همراهان سازمان مجاهدین خلق ایران در امر مبارزه تا سرنگونی کامل رژیم 
 حاکم بر ایران بود .
 آنها اعلام داشتند که برای رسیدن به این خواسته شان تا آخر ایستاده اند و هیچ سدی مانع حرکت  آنها نخواهد بود .
 وقتی به چشمان جوانترین و یا مسن ترین متحصنین نگاه می کردی امید به آزادی و آینده ای روشن  کاملا در دیدگان آنها موج می زد . با یک انرژی بی انتها روبرو می شدی که از چشمه ای جوشان  تغذیه می شود ، انرژی ای که سن و سال نمی شناسد ! و این نوید آن پیروزی است که می توان در افق آن را مشاهده کرد .

نهاد مادران علیه اعدام 
ضمن حمایت از این عزیزان اعلام می نماید که تا آزادی همه گروگانها و خروج و انتقال
همه ساکنان لیبرتی به کشورهایی امن و به دور از هرگونه تعرضی در کنا ر و همراه
 آنها خواهد بود .
 در شرایط حساسی که مردم ایران و منطقه خاورمیانه توسط بازیگران اصلی جهانی ، نا خواسته در 

  آن  قرار داده شده اند ، تصمیم هوشیارانه رهبریت سازمان مجاهدین 
  خلق در تخلیه کامل اروگاه اشرف و انتقال 42 نفر باقی مانده به کمپ لیبرتی و بکار گیری تمامی  

 امکانات موجود تا انتقال کامل این منابع عظیم انسانی ملت ایران به کشورهایی امن قابل تقدیر 
 می  باشد . 
 در پایان دیدار و به هنگام وداع ، دستان و آغوش گرم عزیزان اعتصاب کننده و همراهانشان توشه و   

 بدرقه ی راه بازگشت طولانی پیش روی مان بود .

 مهوش علاسوندی و بیژن فتحی
 

نُتَک: تقدیم به عده ای که برای انتصاب نماینده ویژه خامنه ...

نُتَک: تقدیم به عده ای که برای انتصاب نماینده ویژه خامنه ...: دو ماه و چند هفته از انتصاب حسن روحانی گذشت. جو احساسی فروکش کرد و همانگونه که پیش بینی می شد به زودی مشخص گردید که حسن روحانی این...

اظهارات رفسنجاني درباره حذف او به دستورخامنه اي وبحرانهاي مرگبار و بي علاج سياسي،


 

اظهارات رفسنجاني درباره حذف او به دستورخامنه اي وبحرانهاي مرگبار و بي علاج سياسي،

تأييد اظهارات قبلي اش درمورد بالا كشيدن خامنه اي:
من خود مي‌دانم نبايد مي‌آمدم و در جلسات خصوصي هم گفتم
كه اينها را از هركس بهتر مي‌شناسم

افلاس و بحران اقتصادي وانزواي بين المللي:
دولتي كه بيش از ۵۰۰ هزار ميليارد تومان به بانكها
و پيمانكاران بدهكار است چگونه مي‌خواهد اداره كند؟
 پولي نمانده و اگر هم باشد قابل انتقال به داخل نيست

پولهاي خارجي را خوشبينانه به چين داديم
و آنها با دريافت هزينه‌اي آن را به يوآن تبديل كردند
بعد گفتند به‌جاي پول كالا مي‌دهيم و بعد از آن گفتند نه هر كالايي

با سم‌هاي چيني محصولات كشاورزي پارسال و امسال
 را از دست داديم
 حالا ببينيد مردمي كه داروي چيني مي‌خورند چه مي‌كشند
وضع دارو و غذا اين شده و هيچكس نمي‌داند فردا چه مي‌شود

مقايسه بحران سرنگوني با مقطع زهرآتش بس:
همان تجربه پس از جنگ يك فرمول قابل حل است
 با اين تفاوت كه آن موقع اين همه خصومت و افتراق
 در جامعه وجود نداشت
نگراني از طرف دشمنان خارجي البته جدي است

رفسنجاني بعد از حذف وي به دستور خامنه اي، به اعضاي ستاد انتخاباتي خود گفت: خدمت رهبر رفتم و گفتم در انتخابات نامزد نمي‌شوم تا اگر ايشان فكري درباره كسي در نظر دارند انجام دهند.
اشاره كردم كه « نگفتم نمي آيم»، همين يك جمله كافي بود كه لشكركشي سنگيني كنند. پس از آن بود كه سيل نامه‌ها و تلفنها از نجف، قم و مشهد كه همه از مراجع بزرگ بودند براي نامزدي بنده آغاز شد. چطور مي‌توانستم اين‌قدر مستبد به رأي خودم باشم كه به آنها و به‌خصوص اين جوانان نه بگويم؟
رفسنجاني اظهارات قبلي اش درمورد بالا كشيدن خامنه اي ومخالفت وي با كانديداشدن خودش را تأييد كرد وگفت: من خود مي‌دانم نبايد مي‌آمدم و در جلسات خصوصي هم گفتم كه اينها را از هركس بهتر مي‌شناسم. يك روز قبل از نام نويسي اين تفكر بر من افتاد كه ديگر نمي‌توان در برابر مردم مقاومت كرد. اين‌كه شخصاً چه كردم بماند، چون از آن حرف در مي‌آيد. پس از ثبت‌نام تا نيمه‌شب بيدار ماندم و به شرايطي كه ما در داخل و بيرون كشور داريم و اين آدمهايي كه بوق به دست دارند و البته تك‌تك آنها را با تفكرات و اميالشان مي‌شناسم فكر كردم.
وي افزود: اينها نمي فهمند دارند چه مي‌كنند؟ حتي اگر دشمني و رقابت هم داشته باشند عقل مي‌گويد كه بگذاريد بيايد و بعد رسوا كنيد. مي‌گذاشتيد مردم با اميد پاي صندوق مي‌آمدند و بعد از ۶ ماه متوجه مي‌شدند كه همه چيز دارد گرانتر مي‌شود.
رئيس مصلحت نظام، درباره وضعيت رژيم تحت ولايت خامنه اي وبحرانهاي مرگبار اقتصادي واجتماعي، گفت:”با اين كوه مشكلات هركس كه راضي به پذيرفتن مسئوليت باشد بايد ابتدا قصدش را پرسيد كه با اين بودجه بدون منابع چگونه مي‌خواهد ۲۵ درصد حقوق كارمندان را افزايش دهد؟ دولتي كه بيش از ۵۰۰ هزار ميليارد تومان به بانكها و پيمانكاران بدهكار است را چگونه مي‌خواهد اداره كند؟ پولي نمانده و اگر هم باشد قابل انتقال به داخل نيست.
رفسنجاني درباره افلاس و انزوا و تأثير تحريمها گفت : پولهاي خارجي را خوشبينانه به چين داديم و آنها با دريافت هزينه‌اي آن را به يوآن تبديل كردند و بعد هم گفتند به‌جاي پول كالا مي‌دهيم و بعد از آن هم گفتند نه هر كالايي، بلكه آن‌چه خودمان تعيين مي‌كنيم مي‌دهيم. هند هم آمده نفت ما را با قيمتي خيلي ارزان مي‌خرد اما حاضر نيست حتي روپيه بپردازد. اين گزارش وزير بازرگاني و رئيس كل بانك مركزي است كه در يكي از جلسات تلخ مجمع آمدند و گفتند. ما كشاورزي كوچكي داريم. با سم‌هاي چيني محصولات پارسال و امسال را از دست داديم حالا ببينيد مردمي كه داروي چيني مي‌خورند چه مي‌كشند. چند سال پيش، بهترين داروهاي دنيا را مي‌خريديم. وضع دارو و غذا اين شده و هيچكس نمي‌داند فردا چه مي‌شود. كاسب وقتي جنس مي‌دهد بايد جايگزين آن را بخرد اما نمي‌داند فردا بايد به چه قيمتي جايگزين كند و ناچار آن را نگه مي‌دارد. در مجلس سناي آمريكا دو طرح خطرناك وجود دارد؛ منتظر انتخابات بودند كه تكليف روشن شود و گويا از اين پس فعال مي‌شوند...بعد هم قرار است اگر اسراييل به ايران حمله نظامي‌كرد به او كمك نظامي‌كنند. شايد جنگ رواني باشد اما به قول علما هر احتمالي براي انسان تكليف مي‌آورد.
رفسنجاني وضعيت نظام را با بحران سرنگوني در مقطع پايان جنگ وزهر آتش بس مقايسه كرد و با تاكيد براين تفاوت كه رژيم منزوي و پرازخصومت و افتراق است، گفت: همان تجربه پس از جنگ را با مقداري تغييرات يك فرمول قابل حل است. خارجيها آن دوره به من مي‌گفتند easy man، چون خيلي كم طول كشيد كه درهاي خارج به روي ما باز شد. الآن هم مي‌شود آن تجربه را به آساني انجام داد اما با اين تفاوت كه مردم آن موقع دلسوز بودند. اين همه خصومت و افتراق در جامعه وجود نداشت.
مايوس نشويد. در هيچ حالتي انسان نبايد دچار ياس شود. براي ما هم اين حالت قابل تصور نبود. ممكن است اندكي با تأخير ضررها ادامه يابد اما روزي مي‌رسد آنها كه بايد مي‌آيند. اگر نگراني باشد تنها از طرف دشمنان خارجي است كه البته جدي است.
اميد است كه در شرايط موجود تصميم جدي بگيرند و فرصتي ديگر به ما و مردم داده شود و خودم اميدوار هستم. از همه مردم هم مي‌خواهم كه اميدشان تبديل به ياس نشود و آرامش خود را حفظ كنند. به هرحال ما چاره‌اي نداريم و آنها كه اين كار را كردند نيازي به دشمن خارجي ندارند چرا كه مشكلات از درون در حال وقوع است.
يكي از ضروري‌ترين كارها اين بود كه حماسه سياسي رهبري محقق شود كه نشد.
2خرداد1392


http://hambastegimeli.com/index.php?option=com_content&view=article&id=41997:2013-05-24-04-32-31&catid=258:2011-02-22-13-26-15&Itemid=367

تشديد فضاي سركوب در تهران وديگر شهرهاي ايران

همزمان با نزديك شدن نمايش انتخابات جو سركوب و مزاحمتهاي خياباني گشتهاي مختلف رژيم بيشتر شده است.
تهران: در روز يكشنبه 5خرداد يكي از گشتهاي سركوبگر در مقابل دانشكده هنر، واقع در خيابان 7تير، به چند دختر و پسر جوان مراجعه كرده وقصد مزاحمت داشتند كه مورد اعتراض شديد يكي از دختران واقع شده و مأموران را وادار به عقب نشيني مي كند.



همبستگي - 6خرداد1392


http://hambastegimeli.com/index.php?option=com_content&view=article&id=42060:2013-05-27-13-19-22&catid=16:2009-10-10-12-51-04&Itemid=328

اخراج40جاسوس رژيم آخوندي از اقليم كردستان عراق

 http://hambastegimeli.com/index.php?option=com_content&view=article&id=41910:40&catid=7:2009-09-22-08-58-33&Itemid=370

تلويزيون الجزيره گزارش داد، مقامهاي كردستان عراق 40 تن از عوامل رژيم ايران را به دليل  جاسوسي اخراج كردند.
دراين باره مجله كردي لوين نوشت: حفاظت اقليم كردستان، چهل نفر را به اتهام جاسوسي براي رژيم ايران بازداشت كرد، در بين اين نفرات روزنامه نگاراني قراردارند كه در ارگانهاي تبليغاتي پوششي كارمي كردند.
بر پايه اطلاعاتي كه به لوين رسيده، امنيت اربيل اين نفرات را فرخوانده و به آنها ابلاغ كرده است ظرف ده روز اقليم كردستان را ترك كنند و الا اقدامات قانوني در مورد آنها به عمل خواهد آمد.
لوين افزود: رژيم ايران بر اساس اين استراتژي كار ميكند كه با دشمنانش در كشورهاي ديگر بجنگد و به همين خاطراست كه ارگانهاي اطلاعاتي رژيم ايران كارمندان خود را در اين كشورها پخش كرده است. بنا بر اطلاعات لوين، در سالهاي اخير بخشي از كارمندان ارگان اطلاعاتي رژيم خودشان را در اقليم كردستان در پوششهاي مختلفي نفوذ داده اند».

جاده های کشور بازهم قربانی گرفتند 14 نفر در آتش سوختند



بر اثر یک تصادف وحشتناک در جاده سراوان – خاش  صبح امروز 14 نفر در آتش سوختند.
به گزارش خبرگزاری حکومتی فارس:”ساعت 5 دقیقه بامداد امروز بر اثر تصادف یک دستگاه سواری پژو 405 با یک دستگاه سواری پراید در کیلومتر 15 محور سراوان - خاش در استان سیستان و بلوچستان 14 نفر جان خود را از دست دادند و 2 نفر مجرح شدند که 9 نفر از کشته شدگان از اتباع کشور افغانستان بوده‌اند“.
29 اردیبهشت 1392

http://hambastegimeli.com/index.php?option=com_content&view=article&id=41921:2013-05-19&catid=16&Itemid=328

اعتراف رئیس جمهور پیشین خامنه ای به تقلب در انتخابات

تاریخ ایجاد در 20 ارديبهشت 1392 
 http://www.blogger.com/blogger.g?blogID=6098038165278048431#editor/target=post;postID=2998521995828168087
 

آخوند محمد خاتمی، در سخنانی پرده از تقلب در انتخابات پوشالی حکومت برداشت.
وی که در جمع”دانشجویان“ سخنرانی میکرد با اعتراف به انزوای رژیم از سوی مردم گفت: ”بدترین وضعیت این است که جامعه یک طرف قرار بگیرد و آن چه به نام جمهوری اسلامی است، با نهادهایش در طرف دیگر قرار بگیرد“.
وي با اشاره به تقلبات ادامه می دهد:”دستگاه های رسمی اعلام می کنند که فلانی و فلانی را نمی گذاریم بیایند و افراد را به خاطر رابطه با آن ها تحت فشار و تهدید و حتی تنبیه قرار می دهند. آن چه مهم است این است که کسانی را که نمی خواهند نیایند و من مطمئن هستم که نمی خواهند ما بیاییم. تازه اگر از این مرحله هم بگذریم حق نداریم بیش از آن چه می خواهند رأی بیاوریم!“
20 اردیبهشت 1392

شیر تو شیر در تلوزیون اندیشه


فرامرز فروزنده مدیر اخراجی تلویزیون اندیشه چند روزی است که ضمن مصاحبه با رسانه های مختلف (و آخرین آن با میبدی در پارس) یک سیرک تبلیغی براه انداخته که تماشای آنرا به همه هموطنان توصیه میکنم. بغض و گریه فروزنده هنگام دفاع از خانواده پهلوی حیرت آور است زیرا این میزان از سیاه بازی و تلاش برای رنگ کردن مردم فقط از جماعت آخوند برمیآید.
دو هفته پیش، نادر درمانی صاحب تلویزیون اندیشه، فرامرز فروزنده را از مدیریت این رسانه برکنار کرد و بجای وی، کورش عرفانی و بیژن افتخاری را در رآس کار گذاشت. درمانی که گویا سالهاست با فروزنده دوست و رفیق گرمابه است، به وی پیشنهاد نمود که میتواند کماکان بعنوان برنامه ساز در تلویزیون برنامه اجراء کند و حقوق نیز دریافت کند. اما فروزنده که به گفته همکاران وی در تلویزیون اندیشه خودش را لری کینگ ایرانی میداند، تحمل این سرشکستگی یعنی کار کردن زیر دست عرفانی را نداشته و این پیشهناد را رد کرده است. 
اما آنچه مایه خنده و مزاح شده است، مصاحبه های فروزنده با رسانه های مختلف برای دفاع از خود و حمله به عرفانی و افتخاری است. وی در مصاحبه خود، عرفانی را شخصی شارلاتان که تاکنون سه بار اسم عوض کرده معرفی نمود و گفت که وی یک چپ افراطی است که خواهان مبارزه چریکی در ایران است. این نکته نیز قابل ذکر است که تا پیش از این، فروزنده نیز خود را دارای اندیشه های چپ گرایانه می دانست.
صرف نظر از دیدگاههای به غایت ضد یهودی کوروش عرفانی و گذشته نامعلومش و این حقیقت که بیژن افتخاری اساسا دکترا ندارد، اما از نظر فروزنده، گناه بابخشودنی عرفانی دشمنی وی با خاندان سلطنتی است زیرا عرفانی در حضور فروزنده به رضا شاه و فرح پهلوی توهین کرده است از اینرو، فروزنده که ضمن بازگوئی این حادثه دهشتناک یعنی توهین عرفانی به شهبانو فرح بغض کرده بود، تاکید نمود که که تا زمانی که عرفانی جلوی دوربین از شهبانو عذر خواهی نکند، وی به این تلویزیون باز نخواهد گشت.
اولین سوالی که به ذهن هر آدم معمولی میرسد این است که اگر عرفانی همان شیادی است که فروزنده معرفی میکند و گفتار و رفتارش این میزان برای هموطنان خطرناک است، پس چرا فروزنده زمانی که مدیر اندیشه بود با سخاوتمندی کامل ساعات خوب تلویزیون اندیشه را در اختیار وی میگذاشت؟ چگونه است که رابطه رسانه ای این موجود خطرناک یعنی عرفانی با مردم ایران تا چند هفته پیش خوب بود اما بمحض اخراج فروزنده، این امر مذموم و غیرقابل بخشش گردیده است.
اما به این لری کینگ وطنی باید گفت که در دنیای شارلاتانیسم، هرکه باد بکار توفان درو میکند. ایشان سه سال پیش که تریتا پارسی مورد انتقاد سراسری ایرانیان بود و اسناد همکاری اش با رژیم برملا شده بود، تنها برنامه ساز موجود در لس آنجلس بود که روزهای متوالی با تریتا پارسی همکاری کرد تا با فراهم آوردن حضور وی در تلویزیون اندیشه، بساطی فراهم کند که سازمان نایاک بتواند از لابی گری اش به نفع رژیم دفاع کند و آبروی رفته را به جوی بازگرداند. این ننگ ابدی برای فروزنده همواره باقی خواه ماند و با بغض و گریه برای خانواده پهلوی نیز پاک نخواهد شد.
فروزنده بهمراه محمد سهیمی که دستیار تریتا پارسی است، چند سال تمام بخش مهمی از برنامه های خود را به این جماعت اختصاص داده بود. البته از آنجا که هیچ سبزه ای بدون گل نمی شود، مصاحبه های مکرر فروزنده با مامور وزارت اطلاعات یعنی عرفان قانعی فرد، نشان داد که وی از لری کینگ بودن، فقط تملق از صاحبان قدرت و پشت هم اندازی را یاد گرفته است.
حال در این شیر تو شیر تلوزیون اندیشه سوالات بسیار باقی مانده است. اول اینکه آقای درمانی چه طور با ضرر ماهی 50 هزار دلار به مدت چند سال هنوز تلوزیون را سرپا نگاهداشته است؟ سیاستهای طرفدار شورای ملی آقای درمانی چگونه با سیاستهای ضد یهود و ضد سلطنتی کورش عرفانی (با نام اصلی ملاجانی) به پیش می رود؟ از زمان مدیریت عرفانی- افتخاری، محمد امینی، طرفدار اصلاحات و میر حسین موسوی تا کنون بیش از 20 برنامه اجرا کرده است. و این نکته اقتصادی که چه کسی قادر است جلوی بیژن افتخاری را در هپل هپو کردن پولها بگیرد؟
واقعیت این استکه  فرامرز فروزنده با سابقه نه چندان درخشانش صلاحیت زیر سوال بردن این شیر تو شیر را ندارد

قهرمانان ايستاده اند، اين مُوّديان خود باخته و خود گسترند که کله پا شده اند بحران هويتي زمانه زدگان و حکمت بالغه زمان

منتشر شده در 31 فروردين 1392 
 از سایت همبستگی‌ ملی‌
 
 http://hambastegimeli.com/index.php?option=com_content&view=article&id=41092:2013-04-20-16-47-32&catid=11:2009-09-22-08-59-59&Itemid=119

 
شرمشان باد ازين هنگامه ي رسوايي خويش
اين متاع شرف از وسوسه بفروختگان
فريدون توللي
قهرمانان ايستاده اند، اين مُوّديان خود باخته و خود گسترند که کله پا شده اند
بحران هويتي زمانه زدگان و حکمت بالغه زمان
آري، ميان زمان و زمانه بخصوص از منظر اجتماعي و سياسي، تفاوت است. زمان، رود جاريست که تا بدانسوي ابديت يعني بي نهايت مي رود. زمانه يک تکه و برهه ازاين درازناي گسترده بي‌پايان است. از موضع آرماني و سياسي، دو نوع انسان داريم: انساني که ديدگاه ايماني او متکي بر بينش زمان است و انساني که با تمامي سواد و آموخته ها و تجربه ها، دستخوش و حتا غريق زمانه مي شود و چه بسا که از سر غرور و خود بزرگ بيني اين را فهم نکند. آنانکه از بينش وهدف تاريخي و نه مقطعي برخوردارند، طبعا در تحمل وحوصله واميد وپايداري ويژه اند وبرعکس، زمانه زدگان با آنکه تاريخ را مي شناسند اما ظرفيت تاريخي خود را از دست مي دهند. تاريخ يک ملت، يک جنبش و ايضا بشريت در ظرفيت زمان مي گذرد و نه فقط جلوه گري آن در مقطع حال يعني زمان حاضران. لزومي ندارد که تاريخ را ورق زنيم. پيري چون اين مخلص حامل مشاهدات و تجربه هاي مختصر خويش است که تفاوت ذکر شده را در نوع عناصر انساني ديده و محک زده است. بارها به مناسبت، در صحبت تلفني با زنده ياد استاد بهرام عاليوندي مي گفتم که در عرصه اجتماعي حتا در حد روابط دوستانه شخصي تا چه برسد به مبارزه سياسي، ارزش هر فرد بيمه شده تمام عمر نيست. آقاي ايکس بيست سال، سي سال مي تواند با من دوستي کند و به يکباره در عرض چند روز چهره ديگر خود را نشان دهد و خصم من شود. ضرب المثلي داريم که مي گويد: « پهلوان را حالا عشق است » يعني نمي توان فقط لاف گذشته زد و امروز را رفع و رجوع کرد با مغلطه و سفسطه و بهانه هاي مختلف که متأسفانه زبان يعني کلمات را به تمامي مي توان در اختيار و بکار گرفت. چنين است که « خلط مبحث » داريم، بهانه تراشي و نعل وارونه زدن و يک نکته را گرفتن و يک طرفه نکات ديگر را يا مالاندن و يا تحريف و تصريف و قلب کردن. با کلمات مي توان خيلي کارها کرد و خيلي کارها را از سکه انداخت. آيا کسي مي تواند در قلمرو زبان آوري، با کلمات  مرز ميان درست و نادرست را معين کند؟ امکان ندارد. در جلو خامنه يي و رفسنجاني و احمدي نژاد و استاتيد سلفشان هيتلر و گوبلز و امثالهم ، يک حقگوي حق طلب چه حربه يي مي تواند داشته باشد جز آنکه در عرصه عمل به مقابله برخيزد.  بايد متأسفانه اشاره کرد که سازمان هاي سياسي ما از روانشناسي سياسي و اجتماعي در فرديت و جمع آن ، غافل مانده اند. اين يک امر عمومي‌ست و نه خاص يک جريان. دولتمردان همواره روانشناسي ملت خود و مللي را که با آنها سرو کار دارند، مدّ نظر مي گيرند.
حاکميت هاي استبدادي به دليل آنکه تحميلي هستند و نه برگزيده اکثريت ملت، توجه بيشتري بدين امر انواع آدم شناسي مبذول مي دارند. در برابر دشمن يعني جنبشي که براي سرنگوني آنان کمر به همت بر بسته است، تنها به تهديدات و هجوم هاي مستقيم و اختصاصي اکتفا نمي کنند. مي کوشند که افراد را بخرند و اگر نتوانند، غيرمستقيم او را در دايره‌يي مطلوب قرار دهند. دراين دايره که آمدي هرچه مي خواهي سر حاکمان با بد و بيراه داد بزن و قسم خود را راست کن اما بنام  آزادي و دموکراسي و حق آزادي بيان و انتقاد، يک خط قرمز هم روي دشمن بکش. اين چيز ها را و اين نوع ها را ما به سن مان در مقاطع مختلف ديده و شاهد بوده ايم. آمده اند دايه مهربان تر از مادر، اشکريزان و يقه دران براي نجات جان اشرفيان در اشرف و ليبرتي، کمپين سايت و فيس بوکي زده اند. بسيار خوب ، آدم منتظر است تا ببيند اينان درب چند خانه صاحب اختيار خارجي را براي پذيرفتن قهرمانان ما به اصرار مي کوبند . سراغ چند دولت و دولتمرد مي روند. با انشا هاي آبکي فارسي روي سايت و فيس بوک که نمي شود دنيا داران را خبر کرد، نمي شود به هدف يعني پذيرفتن اشرفيان در اروپا و آمريکا يا هر جاي جهان ، رسيد . اما جالب اينجاست که مخاطب کمپين، ايرانيان هستند و محتواي کمپين به طور عمده و چشمگير عليه مجاهدين خلق و رهبري مي باشد . در کمپين درس اخلاق و ادب سياسي مي دهند به مبارزان و مجاهدان در حاليکه خودشان با مبتذل ترين کلمات و تصاوير برخورد مي کنند. با چه کساني برخورد مي کنند ؟ آنانکه حق آزادي بيان ندارند چون هوادار مقاومت هستند . اگر صحبت از آزادي و آزادمنشي و حق آزادي بيان است ، چرا من پيرمرد به عنوان يک هوادار مقاومت نتوانم از موضع سياسي خودم دفاع کنم ؟ مرگ خوب است اما براي همسايه که امثال مخلص باشد!. مي گويند رطب خورده منع رطب چون کند؟ از اين حرف ها  و ضرب المثل ها گذشته . به قول حافظ جان « عيب مي جمله بگفتي هنرش نيز بگو ». من مي خواهم روي همه عيب ها ، يک تعريف از هنر ! رژيم بگويم . الحق که در بردن چشمها  پس کله و استاد کردن عده يي در وقاحت و مغلطه و نعل وارونه زدن ، کاملا موفق بوده اند. يک آقا بي ملاحظه گذشته خوب خود در چنين جوي کارش بدانجا مي کشد که هرچه بي ادبي در فيس بوک کمپينيان مي بيند ، ککش هم نمي گزد و لابد عين ادب مي بيند. اما به مجردي که يک رزمنده ليبرتي مقاله يي اعتراضي بيرون مي دهد، اعصابش بهم مي ريزد و روي چند کلمه که در فرهنگ مبارزاتي لازم و طبيعي ست ، متمرکز شده و دق دل خود را به يک سازمان و رهبري آن خالي مي کند . دراين فيس بوک دانش سياسي و ادبي آنقدر بالاست که آبرويي براي « طنز » بيچاره نگذاشته اند. مي گويم بيچاره چون طنز هم مثل مملکتمان و مثل خيلي چيزهايمان بي صاحب مانده است. هجو وهزل در متن و تصوير را، طنز مي خوانند . کجايند دهخدا و هدايت و پزشکزاد و شاهاني و... تا دراين واويلاي اينترنتي به اشغال رژيم درآمده ، کسب آموزش ادبي و سياسي کنند !!. از اينان انتظاري نمي توان داشت که مأمورند و معذور. اما آن جنابي که تکيه بر سابقه و دانش خود زده چرا همين يک نکته را متذکر نشده است؟ چرا وقتي خانم دکتر زري اصفهاني شاعر ونويسنده ونقاش هنرمند  مورد آنهمه اهانت متني و تصويري قرار مي گيرد ، گويي که با کلاس اخلاق و پرنسيپ  و نزاکت وحقانيت سياسي روبروست، سکوت مي کند؟  چرا وقتي خانم زهره محسني پور حقوقدان و نويسنده و نقاش هنرمند را با منطق هجو وهزل پاسخ مي گويند، آقا سکوت مي کند؟ چرا جوانمرد ايثارگر مجاهد خلقي همچون محمود احمدي را به توهين مي گيرند، صدايي برنمي آيد؟ اختلاف عقيده که نبايد موجب حرمت شکني هاي تا بدين حد نازل و ملاپسند ، شود. خود اين مخلص از سيزده سالگي تا شانزده سالگي يعني کودتاي بيست و هشت مرداد عضو سازمان جوانان حزب توده بودم و از آن پس، هرگز. اين تابلو اعلانات وزارت اطلاعات رژيم، همچنان مي نويسد « شاعر توده يي و شاعر دربار رجوي ». خودخواهي نيست اگر بگويم که اين تيله تُک زبانان پررو و پر مدعا را به چيزي نمي گيرم که در سفر پر فراز ونشيب عمر، خيلي بزرگتر از اينان را ديده ام. تأسفم براي آناني ست که ميان خود و رژيم يک مرزبندي آشتي ناپذير عنوان مي کنند . قاطي شدن با  نومستخدمان وزارتي چه معني دارد ؟ اگر انتقاد بوده که آنچه داشته ايد ، گفته ايد و نوشته ايد. متأسفانه بحران هويت در خارج کشور بيداد مي کند . وقتي مي گويم هويت نه بدين معناست که جملگي گرفتاران فاقد هويت اند. مسئله اين است که غربت ، بيمارزاست . غربت، به شخصيت حمله ور مي شود و آن را تشنه و گرسنه مي کند. دراين گيرودار ، نوعي سرگرداني دروني پيدا مي شود. ولع نام و نامي تر شدن پيدا مي شود. و همين جاست که بعضي ها به اشکال مختلف قافيه را مي بازند و موجودي و مايه خود را به کاهش مي برند. نامجويي يکي از عمده ترين راه هاي تسکين و مداواي بحران هويت است اما واي بدان روز که به مرحله جوع يعني سيري ناپذيري برسد . آدم هر موضعي که داشته باشد حتا حق ترين مواضع ، بي اختيار اهداف و مسائل آرماني را خرج نام خود مي کند تا جايي که گرفتار تناقض و يک بام و دوهوا مي شود. ازاين منظرهاي به نظر نيامده است که گفتم سازمان هاي سياسي ما به روانشناسي فردي و جمعي ، دقت وتوجهي ندارند مگر آنگاه که با هيئت برون رفت فرد مواجه شوند. ما درتمام طول عمر نه تنها بله قربان گوي کس و ناکسي نبوده ايم بلکه بقدر توان خود ستم ها ديده ايم از کتک خوردن در کلانتري گرفته تا زندان و تبعيد از شهري به شهر ديگر واز دبيرستاني به دبيرستاني ديگر و کوتاه کنم که وصف حال نشود. به صراحت مي گويم که فيس بوک مورد بحث دارد بيشترين خدمت را به وزارت بدنام اطلاعات رژيم مي کند، خدمتي توأم با وقاحت و نعل وارونه زدني که از بريده مزدوران سر نزد مگر « بتول سلطاني ». حالا اين مخلص و آن فيس بوک و هرچه هجو و هزل دردسترس شان.         
فعلا دارم نصیحت می‌کنم کی‌ بشه گاز بگیرم !