کیومرث گودرزی
خبر گزاریها: دانیل بنجامین، هماهنگ کنندۀ امور ضد تروریسم در وزارت خارجه
آمریکا، گفت سازمان مجاهدین خلق نباید چنین تصوری داشته باشد که هیلاری
کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، این سازمان را از فهرست گروه های تروریستی خارج خواهد
کرد و این سازمان باید تا 20 جون یا 31 تیر افراد خود را از اشرف خارج کند.
از همان روزهای
تسلط آمریکا برعراق در 2003 و پس از بمبارانهای مکرر پایگاه اشرف در چراغ
سبزهای آشکار به رژیم، که دهها تن از اعضا و کادرهای مجاهدین هم با وجود اعلام
رسمی بیطرفی مجاهدین در این جنگ و اعلام مواضع صریح آن سازمان که اصولا
اقامتش در عراق برای مبارزه با رژیم فاشیستهای اسلامی حاکم و آزادی میهن است
کشته شدند برای خیلی ازمحافل و عناصر سیاسی و نیز خود مجاهدین مشخص بود که اولین
پلاتفرم امضا شده مشترک امپریالیسم و ارتجاع حاکم در ایران و عراق اضمحلال و
نابودی تشکیلات سازمان مجاهدین خلق خواهد بود. با همه این دانستنیها
مجاهدین تصمیم گرفتند تا در عراق بمانند تا همچنان پیشروی خط مقدم مبارزه رادیکال
با رژیم را با وجود اشغال این کشور و عواقب ناگوار قابل پیش بینی حفظ کنند آنها
میدانستند که آرزوی رژیم در صورت عدم موفقیت در متلاشی کردن مجاهدین حد اقل
اخراج آنها از عراق و در نتیجه دور کردن خطر از بغل گوششان و بلوکه کردن
عملیات درون مرزی آنان از طریق نفوذ به داخل از مرزهای غربی بوده است.
مجاهدین از همه بهتر میدانستند که بخشی از سیستم آخوندها سر در آخور
آمریکاییها دارند واز همان ابتدای اشغال میهن توسط آخوندها در پشت صحنه
مشعول طراحی نقشه ای شوم برای از بین بردن هر صدای ترقیخواهانه و دمکراسی طلب به
نفع ارتجاع منطقه زیر پوشش مبارزه با چپگرایی و کمونیسم در ایران بوده اند،
ابراهیم یزدی وزیر خارجه اوایل به قدرت رسیدن رژیم و دیگر رفرمیستها نظیر
حزب توده و فداییان اکثریت در این زمینه گامهای اولیه را برداشتند تا قدرت
بدست عواملی از ارتجاع بیفتد که قتل عام آزادیخواهان چپ و رادیکال در
سال 67 را به سرانجام رساندند. این بخش از حاکمیت که نمایندگانش مثل مور و ملخ در
آمریکا پراکنده هستند افراد به ظاهر مستقل ولی دارای ارتباط تنگاتنگ با
اطلاعات ایران بوده و وظیفه اصلیشان حفظ نظام بهر قیمت است تشکلهای رنگارنگی از
تاجران سیاسی از مرکز فرهنگیان هوشنگ امیر احمدی گرفته تا سازمان نایاک با ریاست
تریتا پارسی معلوم الحال تا کدیور و خرازی و موسوی سفیر سابق رژیم در آلمان و دیگر
طراحان جبش راه سبز در سانفرانسیسکو و دیگر مناطق آمریکای شمالی تا کانادا و همه
کانالهای ارتباطی افشا شده شان در سرتا سر جهان که جدیدا آپ دیت شده اند همه
در تلاشی هماهنگ یک وظیفه را دنبال میکنند رژیم بهر قیمت بماند و مجاهدین بهر قیمت
زمینگیر شوند و بعنوان آلترناتیو از بین بروند دقیقا همان هدف و کاری که شرکایشان
در داخل بعد از قبضه قدرت و تسلط بر میهن صورت دادند همه میدانیم گروه ها و
افرادی بودند كه از بدو تولد اين سيستم فاشيستي و كهنه پرست با اين جلادان
همكاري كرده و در حلقه اصلاحطلبان دوم خردادی به زعامت خاتمي قرار دشته اند.
بطور مشخص جبهه حامیان ارتجاع عبارت بوده اند از كليه احزاب و افراد و گروه
هايي كه فعلا زير علم جنبش راه سبز يا جرس جمع شده اند معروفترين آنها عبارتند از
جبهه مشاركت اسلامي و مجاهدين انقلاب اسلامي و حزب كارگزاران و حزب سازندگي و جریان
تحكيم وحدت دانشجويي و مجمع روحانيون مبارز كه خاتمي و بسياري از جناح اقليت مجلس
آخوندي هم عضوش هستند و حزب خيانكار توده و اكثريت فداييان كه در نابودي سازمانهاي
چپ و مجاهدين در سالهاي 59 تا كنون شركت فعال داشته اند و كومله مهتدي و احزاب
دمكرات کردستان هجري وخالدی و اتحاد فداييان خلق و شورای سوسیالیستهای موقت که که
چند سالیست به رفرمیستها پیوسته اند و تمام تروتسكسيتهايي كه طرفداران بابك
زهرايي رهبر حود فروخته حزب تروتسکیستی کارگر سوسیایست در اوایل انقلاب ملاخور شده
57 بحساب مي آمدند و اكنون بسياري از آنان مثل الهه رستمي و عباس اماني و نمازي
ووو در تشكلهاي ضد جنگ (کاسمی) رژیم لانه كرده و يا از طريق ناياك لابي
معروف رژيم در آمريكا به جيب رژيم ريخته و از آن پشتيباني ميكنند همچنین
جمهوري خواهان پليد كه بسیاری ار آنان مثل فرخ نگهدار و مهدی فتاحپور از عناصر منفرد
سابقا عضو گروه ها و لاس زن با رژيم بوده اند و نيز ناگفته نماند كه تمامي
تشكلهاي ايجاد شده توسط جرسي ها كه فداییان اكثريت و حزب توده نیز در آن
نقشي اساسي داشته اند در اين كاتاگوري ميگنجند كه بعضي از آنها عبارتند از
كميته های دفاع از حقوق بشر در ايران فعالان در اروپا و آمریکای شمالی
به مسووليت هادي قايمي و نيز كمپين يك مليون امضا مربوط به پیگیری حقوق زنان در
چهارچوب قانون اساسی و حاميان مادران پارك لاله و بيش از صدها وبسايت شناخته
شده و عناصری مثل شيرين عبادي و گنجي و سروش و كديور و همه فراريان دوم
خردادي وووووو. همه اينان دشمنان قسم خورده ملت ايرانند كه با هدف بقاي نظام
و زير پوشش به اصطلاح اپوزيسيون معتقد به مسالمت و ضد خشونت با پشتیبانی راديو و
تلويزيونهاي صداي آمريكا و بي بي سي به مديريت صادق صبا و راديو زمانه و
خيليها ديگر كه فرصت پرداختن به همه آنها نيست برای شناساندن اپوزیسیون قلابی سبز
در تلاشند همه این نیروها در مخالفت و دشمنی با آلترناتیو مجاهدین مشترکند و در
نقطه ( نظام بماند از اینکه مجاهدین پیروز شوند ) بهم میرسند البته که امپریالیسم
از این آلترناتیو که با ظاهر دمکراسیخواهی و انتصاب خودش به قیام دلیرانه خرداد 88
که سعی در سوار شدن بر تعرض توده ها و انحراف آن از مسیر سرنگونی سیستم دارد
پشتیبانی کامل کرده و برای اتحاد آنان و تشکیل این رقیب قلابی برای شورای
ملی مقاومت مجاهدین از هیچ کوششی منجمله گذاشتن کنفرانسهای اولاف پالمه در گوتنبرگ
و دو کنفرانس دیگر در واشنگتن جهت به تفاهم رسیدن این نیروها کوتاهی نکرده است
جالب توجه اینکه تلاش گسترده آمریکا و غرب برای آشتی بین رضا پهلوی و
اصلاح طلبان است که مصاحبه معصومه قمی علینژاد (خبر نگار فراری پارلمان آخوندی و
تازه به آزادی های غیر اسلامی کشورهای عربی دست یافته جنبش راه سبز) با او
در این راستا بوده است . بنا بر این بزرگترین و قدیمیترین مانع عمده سر راه
بقای رژیم را باید بهر طریق ممکن برداشت در این میانه آمریکا بعنوان سردمدار
امپریلیسم طرف معامله ارتجاع برای سرکوب اپوزیسیون واقعی و جایگزین کردن آلترناتیو
قلابی سبزرنگش است آیا این طبیعی نیست که این اتحاد دوباره برای به بند کشیدن
خلقهای محروم ایران بر علیه جبهه ترقیخواهی و کسانی که در صدد تحقق مطالبات
دمکراتیک انقلاب شکست خورده سال 57 هستند صورت بگیرد؟ به نظر من باید دید چه کسانی
دشمن مطالبات و خواسته های دمکراتیک انقلاب 57 بودند و چه کسانی آنرا به شکست
کشانیدند؟ همانهایی که انقلاب دمکراتیک خلقهایمان را در سال 57 به شکست کشانیده
اند در صددند تا جرقه های انقلاب نوین دمکراتیک خلقهایمان را که آثارش برای هر
بیننده با وجدانی در سرتاسر ایران در قیام مردمی 88 قابل مشاهده بود بطور کلی
خاموش کنند در این نقشه شوم پرچمدار این اعتراضات را با تلاشی که عبث بودن آن بطرز
فاحشی همه را به خنده واداشته است میخواهند از صحنه خارج کنند اولتیماتوم وزارت
خارجه آمریکا به به مجاهدین هیچ مفهوم دیگری به جز اجرای اصل مشترک پلاتفرم
رژیم و همه نیروهایی که برشمردم با ایالات متحده در راستای نابودی آلترتاتیو
مجاهدین ندارد و کماکان استراتژی نابودی تفکر مدرن و ترقیخواهانه چپ و
گرایش منطبق با حقوق بشر جهانی ومنشور سازمان ملل ، از طرف اتحاد
ارتجاع و امپریالیسم هنوز ادامه دارد . خیلی از نیروهای کوچک اپوزیسیون هم در این
راه بعنوان سنگلاخهایی هستند که برای رژیم گر چه مانع هایی ایجاد
میکنند ولی مانع ادامه حیات آن نیستند و رژیم آنها را زیر گرفته و میگیرد فقط و
تنها مانعی و سنگ بزرگی که در راه و ادامه عمر رژیم اختلال جدی ایجاد کرده و با
سیاستهای فریبکارانه آن به مقابله و افشاگری وسیع پرداخته و در این بین هم در
مبارزه مستقیم بهای گزافی پرداخته و در عمل بسیاری از نیروهایش در تیر رس
مستقیم دشمن قرارداشته و دارند مجاهدین خلق هستند مجاهدین خلق در مصاف بین
المللی تا کنون توانسته با سیاستی در خور تأمل و با به خدمت گرفتن بسیاری از مهره
های غربی و بویژه مقامات سیاسی و دارای وزنه دولتمردان آمریکایی پوزه رژیم
را به خاک بمالد نمونه این شکستها پاتکهایی بوده که مجاهدین از طریق دادگاههای
اروپایی و آمریکایی به اتحاد نیروهای خواهان نابودیش تحمیل کرده است ، مجموعه
شرایط منطقه از استیضاح قریب الوقوع مالکی تا سرنگونی اسد و شکست مذاکرات رژیم با
کشورهای 1 +5 و رسوا شدن سیاست مماشاتگران و وقتکشان برای طولانی ترکردن عمر
رژیم در کنفرانسهای ذکر شده و فعال شدن لابی جمهوری اسلامی در آمریکا ازطریق تریتا
پارسی و همه عوامل جنبش راه سبز و لجنپراکنی اخیر دیگر وابستگان
اطلاعات رژیم بنام اعضای سابق مجاهدین اینبار به زعامت خانم دکتر بسیجی بهیه
جیلانی با درخواست ماندن نام مجاهدین در لیست تروریستی آمریکا در پاریس همه نشان
از مبارزه ای فشرده و حساس بین جبهه انقلاب و ترقی و ارتجاع و امپریالیسم از
سوی دیگر دارد ، پیش بینی اینکه پیروز این نبرد کیست مثل روز آشکار است مردم
پیروزان نهایی این صحنه های جنگند آگاهی از هزار سوراخ و پنجره به اذهان
توده ها راه میابد زمانه چون سال 57 نیست فریبکاری و کتمان حقیقت دوام
چندانی ندارد مقاومتی که بعد از 30 خرداد سال 60 اخطار آخر خود را به ضدانقلاب به
قدرت رسیده اعلام کرد هنوز پا برجای و با مقاومتی سترگ همچون گذشته بر
مواضع انقلابی خود و سرنگونی فاشیستها پای میفشارد این جنگ تا درآوردن حق قورت
داده شده مردم از حلقوم دشمن حاکم ادامه دارد. اتحاد ارتجاع و امپریالیسم در تلاشی
مجاهدین که سازمان محوری اپوزیسیون شورای ملی مقامت 30 ساله است ریشه در
درون کشور و بین مردم دارد تا کنون به شکست انجامیده است اگر این مقاومت خاموش
شدنی بود حتما در این 33 ساله عمر بختک رژیم مانند خیلی از سازمانهای فعال چپ از
بین میرفت و یا به اضمحلال کشیده میشد خیلی جالب است که این موضعگیری و التیماتوم
امپریالیسم آمریکا درست مدت کوتاهی بعد از گردهمایی ویلپنت در پاریس صورت میگیرد
هم اکنون وظیفه مشخص تمام مهمانانیست که با حضور و سخنرانی خود در این
مراسم پشتیبانی خود را از رزمندگان مستقر در اشرف و لیبرتی نشان داده اند که
در برابر موضعگیری ظالمانه وزارت خارجه ایالات متحده به اعتراض برخیزند در یکی از
حساسترین دوران مبارزه با اتحاد رژیم و امپریالیسم قرار داریم به نظر من وظیفه
هر کمونیست آگاه و هر هموطن با اندیشه مترقی است که در برابر قلدری و زورگویی دولت
آمریکا و ارتجاع حاکم بر ایران و عراق بطور واضح و آشکارموضعگیری کند و
بعنوان همبستگی با اپوزیسیون اصلی ومتشکل سراسری به دفاع از این مقاومت
برخیزد. گردهمایی 23 جون در پاریس نشان داد که سازمانی که تا الان پایدار
ایستاده در آینده هم مقتدر تر در برابر همه مشکلات در پروسه
مبارزه برای سرنگونی همراه با مردم بجان آمده خواهد ایستاد . شورش لرستانی 8
جولای