آزادى بدون انقلاب و انقلاب بدون مجاهدين !




نزديك به ٣٤ سال است كه در ايران آخوندها كشور رو قبضه كرده اند, و در اين مدت تا جايى كه توانستند آزاديخواهان ايراني كه مخالف رژيم ارتجاعي و قرون وسطاييشان بوده اند را سركوب كرده اند . آخوندها مبارزين و آزاديخواهان واقعي را « محارب » ناميده و جرم اين «محاربين» يعني كساني كه بر ظلم جور خميني و ولي فقيه جانشينش شوريده و مي شورند را مستحق اعدام دانسته و ميدانند و در طول اين ٣٤ سال هزاران هزار  فرزندان مبارز و مجاهد و آزاديخواه مردم ايران را دستگير و زنداني و شكنجه و اعدام كرده اند. بخش بزرگ اين جنايتها در باصطلاح «دوران طلايي امام»! بوده كه بارزترين نمونه آن كشتار و قتل عام زندانيان اسير در سال شصت و هفت مي باشد،  كه اكنون در آستانه گراميداشت ياد و خاطره اين بخون خفته عزيزان هستيم. همچنين واقعه ۱۸  تير و حمله به كوي دانشگاه و كشتار دانشجويان در خوابگاههاي دانشجويي را فراموش نكرده ايم.
پروژه غرب پسند و فريبكارانه «اصلاح طلبي » كه خاتمي سردمدار آن بود و نزديك به دو دهه عمر براي اين رژيم فاسد و ضدايراني خريد را همگان به ياد داريم و سر انجام انشقاقي كه در جريان انتخابات سال ۸۸  پيش آمد و نتيجه اش قيام مردم عليه رژيم ولايت فقيه شد و خيانتي كه باعث شد قيام مردم سرد و خاموش شود. خيانت كساني كه خواهان بازگشت به «عصر طلايي امام» ! بودند همان عصري كه مقدمتا به آن اشاره نمودم كه عصر كشتار بزرگ فرزندان ملت ايران بود و تمامي باندها و جناحهاي اين رژيم در آن سهيم بودند.
اين تجربه هاي خونين و دردناك و بسيار تاسف بار به ما اين درس را مي آموزد كه ديگر فريب مانورهاي اين رژيم و ادعاهاي دروغين و رياكارانه هيچ كدام از دُم و دنبالچه هاي اين رژيم را نخوريم و به اين حقيقت ايمان بياوريم كه:
" افعي ولايت هر گز كبوتر نمي زايد !" بلكه براي حفظ بقاي خود مارهاي خوش خط و خال دور و بر خود را نيز خواهد بلعيد . پس ديگر كسي نبايد فريب مار خوش خط و خالي مانند آخوند خاتمي را بخورد كه در نمايش انتخابات مجلس رژيم شركت و رايش را به حفظ نظام داد. طبيعي است كه چاقو دسته خود را نمي برد و امثال خاتمي با سوابق جنايتكارانه اي كه در اين رژيم داشته اند منافع مشترك با اين رژيم دارند و هرگز بقول خودشان «برانداز» و بر عليه اين نظام نيستند بلكه حافظان اين نظام هستند. پس با نگاهي به آنچه اشاره كردم , ديگر جاي بحثي نيست كه از قوم بني خميني آبي براي كسي گرم نمي شود و دلبستن و تبليغ به فرجي از درون اين رژيم حمايت و تبليغ براي اين رژيم است.
وقتي ثابت شده كه امكان اصلاح و رفُرم در اين رژيم نبوده و نيست , معنايش اين است كه ؛آزادى در ايران بدون انقلاب و سرنگوني ميسر نيست. ؛حال بايد ديد چطور ميتوان انقلاب كرد تا به آزادى رسيد ساده ترين راه ديدن نقاط ضعف رژيم ايران است و با استفاده از اين نقاط ضعف بايد به جمهورى اسلامى ضربه زد.
از روزهاى اول انقلاب آخوندهاى مرتجع خود را مقابل مجاهدين ضعيف ديدند و با دستگيرى محمدرضا سعادتى شروع به زهره چشم گرفتن از مخالفين كردند و چندى نگذشت كه شروع به قتل و عام مخالفين به ويژه مجاهدين كردند و تا امروز هم هواداران سازمان مجاهدين همواره شامل سنگين ترين حكمها بوده اند،اگر به تبليغات رژيم و لابيهايش توجه كنيم خواهيم ديد كه خط سرخ آنها همواره از روزهاى نخست انقلاب سازمان مجاهدين خلق ايران بوده و در اين مدت وارونه گوييهاى زيادى را عليه مجاهدين داشته اند براى نمونه :
از ٣٠ خرداد ٦٠ كه تظاهرات مسالمت آميز نيم ميليونى مجاهدين را به گلوله بستند گفتند اينها شروع به درگيرى نظامى با ملت كردند و ما براى حفظ امنيت كشور مقابل اينان ايستاديم ولى بر كسى پوشيده نيست كه واقعيت از چه قرار بود،بمب گذاريهاى خودشان كه منجر به كشته شدن مردم بى گناه شد همچون بمب گذارى امام رضا به گردن مجاهدين انداختند. يا اتهام دروغ و سخيفي كه خميني به مجاهدين مي زد و مي گفت: " اينها خرمنهاى كشاورزان را به آتش كشيدند!"    تا محبوبيت مجاهدين را خدشه دار كند! خميني براي اينكه دست پيروانش را در شكنجه وكشتار مجاهدين باز بگذارد مي گفت اينها منافق اند از كفار بدتراند و به دروغ مي گفت  :" در قرآن سوره منافقين داريم ولي سوره كفار نداريم!" حتما فتواي قتل عام زندانيان مجاهد و مبارز كه به خط خميني است را در اينترنت و شبكه هاي اجتماعي ديده ايد كه نوشته:
" رحم بر محاربين ساده انديشي است "  و به شك و ترديد شماري از جلادانش پاسخ ميدهد كه در كشتنشان ترديد نكنيد ولو اينكه اسير باشند. همين خميني جوانان مردم ايران را روانه جنگ و ميادين مين مي كرد و به كشتن ميداد ،   به اسم «دفاع مقدس»! و با شعارهاي « راه قدس از كربلا مي گذرد» يا «جنگ جنگ تا پيروزي» و ... امروزمتوجه مي شويم و خودشان هم اعتراف مي كنند كه اولا اين دخالتهاي خميني براي صدور ارتجاع به عراق بوده كه رژيم عراق را تحريك به حمله به ايران كرده و بعد از فتح خرمشهر و عقب نشيني نيروهاي عراقي به پشت مرزهاي بين المللي اين خميني بوده كه شش سال برادامه جنگ براي حفظ رژيمش پافشاري مي كرده تا اينكه مجبور مي شود جام زهر را سر بكشد. طبيعي است كسي كه صلح را « دفن اسلام» (بخوانيد رژيمش ) ميداند و ميخواهد جنگ را تا ويراني آخرين خانه در تهران ادامه دهد , پذيرش آتش بس برايش مثل زهر كشنده است و واقعا كشنده بود!
مجاهدين مي گويند اين ما بوديم كه با شعار صلح به جنگ خميني رفتيم و تنور جنگ طلبي اش را گل گرفتيم و وادارش كرديم جام زهر را سر بكشد. به نظرم عمليات فروغ جاويدان مجاهدين كه در سوم مرداد ۱۳۶۷  انجام گرفت و درست يك هفته بعد از پذيرش قعطنامه ۵۹۸  سازمان ملل و نوشيدن جام زهر «امام»! بود اين حرف مجاهدين را ثابت مي كند كه آنها بعد از فتح مهران قصد عمليات بزرگتري در داخل ايران به هدف سرنگوني را داشتند و خميني براي خنثي كردن اين مجبور شد زهر را بخورد.
امروز پس از گذشت ساليان از اين وقايع كه درستي مبارزه مجاهدين و نادرستي رژيم و تمامي باندهايش و حاميانش عيان گرديده و مجاهدين با ايستادگيشان در عراق در برابر حملات رژيم و مزدوران و حاميان بين المللي اش به راستي نشان داده اند و ثابت كرده اند كه بازماندگان نسل بابك خرمدين و ستارخان و باقرخان و امير كبير و ميرزا كوچك خان جنگلى و مصدق هستند.
من كه يكي از متحصنين ژنو هستم و امسال در تجمع بزرگ ويلپنت شركت داشتم و جمعيتى بالغ بر صد هزار نفر در آن شركت داشتند . شاهد تبليغات دروغين رژيم هم بودم كه به رغم اينكه مجاهدين اعلام كرده بودند اين يك گردهمايي بين المللي در همبستگي با مجاهدين اشرف و ليبرتي و مقاومت ايران بود تلاش مي كرد اصل موضوع را كه قدرت نمايي مجاهدين به رغم همه دشواريها بود را مخدوش كند و بگويد تجمع خارجي ها بود!
الان بيش از يك و نيم سال از تحصن هواداران مجاهدين ،در تحصن هاى ژنو و واشنگتن ميگذرد و چيزى جز ايمان به آرمانهاى مجاهدين نميتواند چنين غير ممكنى را ممكن سازد ,سخنى به ميان نمى آورند و بارها گفته اند اين افراد اجاره اى هستند و دنبال منافعشان هستند، بله " كافر همه را به كيش خود پندارد!"
دروغگو كم حافظه است؛ بر كسى پوشيده نيست كه رژيم بارها و بارها گفته است مجاهدين مقامات آمريكايى را با پول خريده اند و روز ديگر ميگويند آمريكا به مجاهدين همه جوره كمك ميرساند كم نگفته اند مجاهدين خرج مناسباتشان را از كشورهاى ديگر ميگيرند اما چشمانشان قادر به ديدن كمكهاى هواداران اين مقاومت كه در آخرين هميارى ٥ ميليارد و ٧٠٠ ميليون تومان كمك كردند نميباشد،لابيهايشان در اروپا و آمريكا را فعال كرده اند تا به هر شكل ممكن به مقاومت ملت ايران ضربه بزنند و در صورت نياز از سياست ٨٠ به رژيم و ٢٠ به مجاهدين و حتي صد در صد به رژيم زدن براي رد گم كني استفاده كنند تا كسى متوجه قضيه نشود. خانواده هايى از جنس آخوند ملاحسنى و جنتى و گيلانى را فريب داده و اجير مي كنند ا به عراق و مقابل كمپ اشرف با هزينه و هتل وزارت اطاعات ميبرند تا وانمود كنند رهبران مجاهدين افراد را در اشرف زندانى كرده اند اما آيا مجاهدين مانع ورود و خروج كسى از اشرف مى شوند يا كميته سركوب اشرف!
در حمله ٦و٧مرداد  ۸۸  و ١٩ فروردين ٩٠ كه منجر به كشته شدن ٤٩ نفر از اعضاى مجاهدين شد نگفتند نيروهاى تا دندان مسلح عراقى به افراد بى دفاع كمپ حمله كردند و باز همچون گذشته وارونه گويى كردند و اينبار گفتند خودشان خودشان را كشتند.
اينها تنها چند نمونه از ضعف هايى بود كه رژيم مقابل سرسخت ترين مخالفانش دارد و تنها دليلش ترس از سرنگونى ميباشد كه در گرو وجود چنين مقاومت سازمان يافته اى به وضوح ميبيند .
با شناخت همين نقطه ضعف رژيم است كه ما بايد بياموزيم . خطري كه همواره موجوديت رژيم را تهديد كرده و مي كند مجاهدين هستند و اين را رژيم به زبان خودش به ما مي گويد و همين را هم حاميان استعماريش به ما مي گويند. قرار دادن نام مجاهدين در ليست تروريستي توسط اروپا و آمريكا مگر به خواست رژيم و براي حفظ همين رژيم نبود؟ مگر در دادگاهها ثابت نشد كه هيچ دليل قانوني نداشته و صرفا ژست حُسن نيت بوده! مگر وزارت خارجه آمريكا براي مماشات با اين رژيم مجاهدين را در ليست نگه نداشه و با رژيم و مالكي براي نابودي مجاهدين همكاري نكرده و نمي كند ؟

  آخرين سندي كه مجاهدين از «نقشه راه» كوبلر در همكاري با وزارت اطلاعات رو كردند و حمايت وزارت خارجه از اين طرح اين حقيقت را به اثبات رساند كه دقيقا همكاري كرده و مي كنند. پس مي توان نتيجه گرفت رهايي ايران در گرو اتحاد و همبستگي ملي است و بدين وسيله مي توانيم به  آزادى ميهنمان دست يابيم كه مستلزم انقلاب است و انقلابى كه به سرنوشت مجاهدين گره خورده است و ميتوان با حمايت از اين مخالفان آشتى ناپذير شاهد وزيدن نسيم آزادي و انقلاب در ايران بود. انقلابي كه آزادي و حاكميت مردم را با كمك و ياري هم به ارمغان مي آورد و ايران را از شر اين رژيم ضد ايراني و ضد انساني نجات ميدهد. بيائيم همه با هم بدين اميد و براي چنين روزي بكوشيم.


احمد لطفى